ندو، من عاشق تو هستم (وانو - ندو - ون ن) _ سفر - سفر

من مدتها به قصد ندو آمده ام، م خواهم احساس تنفس ندو قدم داشته باشم، زند آهسته ندو را تجربه نم، تحر ذر را از بن ببرم، بذار روح را م ند. من بلافاصله به رزرو بلط م روم، سفارش هتل، آماده ساز، مشغول. 7.10-7.19 تور Chengdu ما. [روز 1] قطار را برد [Day2] Chongqing --- ندو [Day3] Panda Base - Wenshuang - Chunxi Road [Day4] Emei وهستان - جاده سترده [روز 5] Luo Zong Town [Day6] جنل [روز 7] ندو --- ون ن عس اساسا با I4S رفته شده است، زرا دوربن به طور ناهان شسته م شود، بنابران فت تصور خل خوب نست. اره ه عس زبا وجود ندارد، ان تصاور و لمات در ندو ثبت م شود و عشق به ندو احساس واقع است. ه اطلاعات امل در مقاله وجود ندارد. ار سوال دارد، م تواند ام را تر ند، من بهترن ها را امتحان خواهم رد. [7.10.day1]، صبح، من به وانو عجله ردم، اما قطار، سه خوردم، برا ند ساعت، فقط در قطار باق ماند.

صبحانه از همه

رش مقاله خواهر ناز در استاه قطار دد و بلافاصله عس را تنظم رد.

تمام راه، تان دادن در قطار، قطار اغلب غار وه را تمرن م ند، طعم ندارد، ه سنال نست، بعد از ظهر به Chongqing برود. [7.11.day2] روز بعد، من سرانجام به Chongqing وارد شدم. در قطار، من خل سرع بوده ام، و من خل سرع بوده ام. من به لت فرم برا خرد بلط با سرعت بالا راه آهن، مردم م روم مثل جزر و مد، ردف طولان، نتجه هنوز خردار نشده است، تنها در استاه راه آهن با سرعت بالا خردار نشده است، اما خوشبختانه Ctrip وجود دارد، فقط به رزرو هتل ما، نج راه آهن با سرعت بالا، آخرن ساعت 7:30، سرانجام به ندو رسد.

ان نته به ندو البته برا اولن بار به هتل م رود، ما بلافاصله فرار خواهم رد، به اد داشته باشد 47 جاده مستقم جاده Da Jinhe. از اولن بار من اتوبوس را رفتم، تصور خوب از ندو آغاز شد. من مجبور نستم بوه قدم را بدهم، هرند ان ز عاد است، اما رم قدم لمس شده است. او هنوز به من ناه م ند، به من ناه م ند و من را تان م دهد، من بسار خجالت م شم، ماشن را بلافاصله به من زن زد شت، من هنوز هم فتم، من واقعا احساس م نم ه ندو م تواند خل زبا باشد! س از اتوبوس، ما بلافاصله به هتل م روم و مدان خود را قرار م دهم. ان هتل انتخاب بسار خوب است. ان بسار راحت است. ان بسار نزد به وه وسع است، اقتصاد قمت، سلامت نز خوب است، ار ه ان است م در، اما هنوز هم از ما از قلب ما برون م آد، بلافاصله به وه ها بار سترده م روم.

خوردن نودل ها سرد، برداشتن رول ها بهار و هشت نج آناناس، برنج آناناس برا خوردن، بش از حد شرن استفاده نم شود!

حالا من غمنم، من تازه وارد شدم تا زمان ه متوجه شدم ه دوربن شسته است، من فقط م توانم از تلفن همراهم استفاده نم.

طف سترده ا از زها زبا در فروشاه خلاق سترده ا بسار وه است.

Persose، دندان بسار سبنده، بسار شبه به شر ادها، اما من واقعا واقعا نم خورم.

استارباس بار سترده ا، عطر و طعم ندارد! ار به اندازه اف بخورد، به هتل م رود و اه اندا را ذخره خواهد رد. [7.12.day3] من به زود در صبحانه صبحانه نزد شدم، واقعا خوشمزه بودم. سس اتوبوس را به دنبال اه اندا طولان مدت قرار دهد.

ان فروشاه صبحانه در نار هتل ما، اعتاد آور، هاها، شما باد هر روز آمده است.

نودل وشت او، ر از روغن قرمز، بسار معطر و خوشمزه است.

مانند خابان ندو خابان، بزر، راحت، همشه داوطلبانه نن عمو عمه در حفظ نظم تراف، احساس بسار زبا است. س از صبحانه، به استاه اتوبوس برود تا سفر ما را باز ند. اولن توقف اه اندا است، نشسته در اتوبوس اه اندا، صندل وب است، و ظاهر مانند ماشن اسباب باز وب است. بسار زبا است.

بلط ها

در اه تعداد زاد از سالنها وجود دارد.

قطعه بزر از جنل بامبو، راه رفتن در داخل بسار راحت است.

اده رو بامبو

ناهان از طاووس برون آمد، ما را ترسده بود، من نم توانم از ااه اندا و طاووس فر نم، هر س عجله رد تا عس برد.

ه، در نهات اندا ناز رب را ددم، تعداد زاد از مردم در تماشا وجود داشت، بنابران ند عس را فشار داده بود.

اوه، من به روه "خوردن"، در نار انجام م شود، هاها.

دوستان همشه دوست دارند

سخت است. . . تمال به رفتن عس با انداها نست. . .

ان خل تنبل است، خواب بر رو درخت.

اتوبوس، بزر و راحت، بسار تمز است.

س از ند و تاب، من بالاخره به Wenshu Fang آمدم، ه به سمت راست بود.

مناظر داخل، عطر و طعم باستان.

ار ه در حال حاضر ا بعد از ظهر، ما هنوز هم برا خوردن لدان داغ (به نظر م رسد فروشاه به نام "Jin Furong"، من نم دانم ار من هرز آن را به اد نم آورم)، من م خواهم بوم ان طرف باد تند تند بخورد لدان، و ما در واقع آن را م نامم. سو واضح، اما واقعا معطر است. ان سو باتر است، احساس م شود بسار سالم است، ران نست، ما حدود 100 سال خوردم.

در انتظار سو ان، خسته ننده و عاس.

من برخ از فلفل ها را انجا خردم، بسار خرد شده، بسار معطر.

مدرسه ابتدا بسار محبوب است.

ان ود است، من باز رده ام، بسار جالب هستم، الو مالتوز ست.

شمع بزر از تنقلات وجود دارد، اما ظرفت معده ما واقعا در لدان رم استفاده م شود، و Wenshu نسبتا و است.

از آنجا ه Wenshufang بزر نست، تقربا دو ساعت است، من هنوز غذا دارم. سس ما به Chunxi Road رفتم، به زنان زبا، هاها، به وه در فروشاه ها وشا مانند HM، زنان زبا ناه ردم.

من شندم ه بسار از آنها در Chunxi Road وجود دارد، اما ما نم توانم آن را دا نم. من فقط م خواهم در اتوبوس بنشنم تا به عقب برردم. من لا تاناوان را ددم. من ادها را ددم تالف من به نظر م رسد ه من باد آن را امتحان نم

فروشاه فشرده شده است.

ظرف بخار

ادها م نوسد، من به خصوص ان را دوست دارم.

Lai Tangyuan، من فر م نم بسار مهم است ه بخورم.

Bell Water Dumplings، خوشمزه، ار ه بسار از اشن وجود ندارد، اما من ان نوع وشت م را دوست دارم، و سو بسار خوشمزه است.

هتل در طبقه ان، قدم بو بو، من دوست دارم روزنامه را به فروش برسانم، من باد ند لمه با او صحبت نم، احساس م نم ه بوشو ندو مهربان است و همنن مذارات، شور و شوق ملام است.

بازشت به هتل، من ناهان احساس "خسته!"

ار ما مجاز به استراحت نستم، ما قادر خواهم بود به فروشاه باب در نزد وه بار بروم. ان "باب سرخ شده" است، به نظر م رسد باب، سرخ شده، سس تزرق را به هم بزند، به نظر م رسد جذب شده اما طعم واقعا ز نست ه بوم. بعدا، ان نقطه شد ه هر روز باد برود.

من به طور خاص فروشاه را رفته ام، دفعه بعد خواهم خورد. [7.13.day4] از آنجا ه من قصد دارم امروز به Emei بروم، من به زود به دروازه جدد جنوب م روم.

مناظر ندو هنوز هم سان است.

بسار از توله س به ربه ها همشه م توانند در جاده در ندو دده شوند. ان شهر بسار مستقل است. رتم آهسته آهسته است و قلب ما در انجا آهسته است و هر شم انداز ان شهر به آرام است.

تر ماشن، بسار از دوستان خارج در ماشن وجود دارد.

ان ارت ماشن ما دوباره خردم. من نم دانم جا آن را دا نم. در نتجه، من م دانم ه او آن را به فروش م رساند. معلوم م شود ه ان ز همشه نزد است، همه ما همه ر هستم.

ماشن ه سرعتر از دو ساعت بوده است، سرانجام وارد شده است، بسار هجان زده، عس از Weibo، Haha.

در حققت، ما ه مشل را برا EMEI انجام دادم، و من قصد دارم آن را بوم. بر اساس تجربه ذشته، ما روز را تر ردم. به عنوان نتجه، من با وب بامبو فروخته شده صحبت ردم، من م دانستم ه وه Emei سه روز سه شب بود قبل از انه بتوانم از آن صعود نم. همه ما اشتباه بودم، بنابران ما را نادده رفتم، حت ار قطار مسافر و ابل را رفتم ماشن، من برا روز رفتم، ما نز افزاش افتم، ما نز افزاش افتم ه در ان شب باق بمانم، تحت فشار، ما تنها م توانم راه بروم، قصد دارم ممون را ببنم.

من نقشه را در حفار خردم.

قنقوان جران ان در وه.

آب روشن و سرد است، تخمن زده م شود ه شما م تواند نوشدن، باز در دست خود را.

س از ند ساعت، ما بسار خسته هستم. ار شما در مورد آن فر م ند، من باد به عقب برردم و احساس م نم ه من بلافاصله بازشت خواهم رد. در نتجه، ما به دفتر بلط نرسده ام. . .

ان معبد در وه است، و هنام ه شما آن را بازرداند، خوب است.

مانند آراماه باستان.

س از خروج، من از ماشن خواهم بود.

من تو را ددم بسار از ، به نظر م رسد تخصص EMEI، از ددن آنها املا خسته، آزماش رشه خردار، واقعا بسار شرن است.

بازشت به شهر ندو، بازشت به هتل در خابان.

رئس مائو و غروب آفتاب.

از Emei، من به عرض و وه بار زر هتل م روم، زرا نزد به هتل است، تقربا هر شب م روم، اما همه ز را م خورد، امشب خل خوب احساس م نم. ان عس ها از عس ها خاص هستند، ان است ه، دوربن خراب است، را ه تلفن همراه است سرع م باشد، ه راه وجود دارد.

در واقع، ان است تصاور رفتن نشد، تلفن بش از حد خوب است، در حال حاضر ان دوربن باعث م شود من دوانه.

روه در از س، باز سخت است، هاها.

ان امر به وه جالب است.

هستند بسار از تخله در وه، نوشدن زها وجود دارد.

عتقه، استارباس ش.

صناع دست مختلف.

هولا توفو

من لوان لل خردم، خل تازه.

شام را حل ن

لوبا، ان من دوست دارم، دوست من نم تواند آن را تحمل ند.

بله

وشت او بامبو

سه بت، واقعا، خل مزه نستم.

آادم Yuanshan.

من شته ارت ستال خردم، و همنن م تواند مهر و موم شود.

[7.14.day5] امروز، برنامه خوب است ه به شهر لو زون برود، بنابران سفر آرام است، ما نز م در رفتم.

من صبح زود هستم

امروز، من فروشاه غذا اوله خود را تغر دادم، در مقابل ار مردم، اما خوشمزه بود. من فقط م توانم بوم ه ان خل طعم است. ودر ود

اسراب روغن قرمز.

نشستن بش از اتوبوس و، به شهر باستان Luo منطقه در حومه ها آمده است.

فقط استاده، باد آب دا نم، بنشنم. فروشاه در ه قدم تر است، ه ز از مغازه وجود ندارد. . . رئس اموتر باز م ند .

شروع به عمق به شهر باستان.

به نظر م رسد ه فروشاه لوازم التحرر در ود طعم دهنده است.

ان خابان اصل در شهر باستان است، و هر دو طرف فروشاه برا خرد نامه و تخصص هستند.

اولن بار من رن ان رن را ددم، اما خل خوشمزه بودم.

"شستشو"، ما نز ان، هاها هستم.

طعم شر وسد را امتحان ند.

ا طلا بسار خوشمزه است و مواد شور است.

جواهرات خره ننده

اوه، من م خواهم وارد شوم

ودر غمن و رم

ودر شرن غمن

بعد از ظهر بزر، خواب مناسب ترن است.

ان ماشن مشخص است، برا اولن بار آن را ببند.

انواع طرح ها.

ما فقط به باشاه رفتم، و هون Guanghui Hall، زرا ما به ان دسته علاقه مند نبودم.

شاه بلوط ترد، ند سه خردار رد، نتجه بدبخت است.

ان ا مرغ است.

در شب، ما به خوردن غذا، ما ان زنجره ا را نداشتم، حالا شما باد بخورد.

بت، ان اواخر شب است.

شام خوردن لدان خش در آادم وانشان سترده و وه است، و شما باد لدان خش را امتحان ند.

ارد او خش زنجبل.

ودر خن Beichuan، بسار خوب، نفس، بسار خوشمزه است. [7.15.day6] امروز، من باد ند روز ما را تر نم. من باد به ار مردم بروم تا ا اوله بخورم امشب در Jinli زند خواهد رد. محل اقامت

ار ه ما قصد ندارم به معبد Wuhou برود، فقط به درب بعد Jinli برود، عس برد.

من بالاخره به جنل رسدم، ان عمو شمر است.

خا رس نرم، رئس م شبه هوان Qiusi است.

بر بامبو وشت او، خل تند.

او.

جعبه و، برخ از سبزجات مانند سب زمن ها لاغر وجود دارد.

Chengdu Jinli Inn

Jinli Inn، ابتدا به مدان برود، برا مدت نشسته اد.

Chengdu Jinli Inn

ان دوصد اتاق به انترنت است، ار ه منطقه بزر نست، محط زست املا راحت است، طعم و مزه ندارد، و موقعت جغرافا بش از حد راحت است.

ار شما خل زاد نستد، برون برود و به علوفه ادامه دهد.

به دنبال بالا مردم به مردم م آند.

ماه اقو Kiuqiu و وست مرغ، بنابران خوشمزه، ما سه بار خوردم.

من ته، هره واقع لاشان دارم، و من م عمق دارم. فر ردم ان مرغ بود.

زوج ها و همسر

ابرشم وشت او

من اسن Jinli را دوست دارم، من به سه ا هار بار رفتم، شب.

درب اتاق، خوردن، مردم را ببند. . .

خوردن دور، ادامه بازدد، انر ما بش از حد قو است، بازشت و بازشت.

آرزو آرزو، خردم، قطع نشد، دوست ارسال ند.

هاها، خنده در من، اندا و ربه ادها، نوزادان اسفنج وجود دارد.

برو، به خابان نوار رفت.

خوب، تصمم رفتم در ان خانه بمانم. آماده برا نوشدن شراب و، وش دادن به آهن ها، نوشتن ارت ستال.

آواز خواندن، او را دوست دارم ~~

حالا من به آن فر م نم، اما شمان وجود دارد. [7.16.day7]

من عجله دارم تا صبح روز بعد Chongqing را به Chongqing بروم.

ان باران است، فرد نست، احساس م ند خل ضعف است.

>

ان مسافرخانه برا صبحانه خدمت م ند، به اتاق فرستاده م شود، بنابران وه. ان در برنامه سفر ندو به اان رسده است، در عشق با ندو در قلب، زمان آن است ه ار داشته باشد ان بخش واقعا س از Chongqing ده شده است. ما در اصل برنامه رز ردم تا شب در Chongqing بمانم، بنابران، علاوه بر استاه راه آهن با سرعت بالا، برنامه رز شده است ه ودال باشد. مشخص شد ه ه نجره ا، بدبخت، ثف وجود ندارد، با توجه به ند دققه، من نم توانم آن را تحمل نم. س از عقب نشن (سر اتاق ساعت)، من به استاه قطار برشتم، قصد داشتم بلط را تغر دهم، من آن را درافت ردم، تم قدم را به دست آوردم، در واقع بلط را تر ردم، تلفن همراه سرع است، اما من باد در افه انترنت بروم. دوست من به م دونالد فت: شب، من نم توانم آن را تحمل نم، زرا باد قطار را برم. در نهات، او هتل رزرو رد. ما از ان نشت خل خسته شدم، و ما نز ناامد شدم، بنابران ما برنامه سفر را در Chongqing لغو ردم. من قصد دارم در شب در قطار بخوابم.

مترو را به مجموعه هتل ها ببرد.

من واقعا نقاش هام را در استاه مترو Chongqing دوست دارم، بسار هنر، بر خلاف شبه وانو تبلغات است.

از هتل دده م شود تا به خرد برنج برود.

من احساس م نم ه معمار ل شهر Chongqing بسار جالب و جالب است.

ساختمان خانه با بالا و ان وارد شده است. [7.17.day8] خواب تا ظهر، بسار راض، به خانه قطار.

مترو در امتداد جاده.

متأسفانه، ما سل هونان را ددم، رل ها با تمدد شدند، تقربا 30 ساعت باق مانده بودند، تماشا ساه و سده دم، و در نهات ما را در زمان بلط با ما تماس م رند، قطار 20 ساعت، سه بار بش از 10 ساعت از ان دو نفر ما را از بن بردند ب ناه. اما همه ز خل زبا است، در حال حاضر من تصدق م نم، به وه ندو، واقعا به من اجازه دادم فراموش نشدن، من م دانم ه روز دوباره به من خواهد رفت، و سس احساس ان شهر خلق و خو.



سلام، ندو (قسمت سوم) _ سفر
قبل
در Chongqing و ندو قدم بزند
بعد

اطلاعات مربوطه